اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

دلم گرفته

دلم گرفته

دلم گرفته در این فیس و نت کجا بروم

هزار حیف که از خدمت شما بروم

دگر فضای حقیقی چه جذبه ای دارد

که تا ز جمع عزیزان با وفا بروم

چنان زمین شده آلوده از فساد و ریا

که پر کشم سوی خوبان و تا فضا بروم

دلم ز چشم سیاهی در این فضا خون است

ز دست و حسرت این چشم با حیا بروم

گه آفرین و گهی مرحبا گهی احسنت

کنم نثار که تا خدمت خدا بروم

(رها) و ترک شما دوستان من هیهات

کجا ز خدمت این جمع با صفا بروم

علی میرزائی(رها) 

صفای فیس بوک

صفای فیس بوک

ای بنازم دوستان با صفای فیس بوک

کرده اند از مهربانی پُر فضای فیس بوک

می پرم از چاه دل تنگی کبوتر وار تا ،

پر گشایم در هوای بی ریای فیس بوک

می زنم از اول والم به آخر لیک بر،

پست های رنگ  رنگ و با غنای فیس بوک

با حضور  ِ دوستان  ِ نازنین  ِ مهربان

حظّ  ِ وافر می برم از پست های فیس بوک

جای غیبت کردن و تهمت زدن بر این و آن

شعر و عکس و خاطره باشد غذای فیس بوک

می برد از یاد من گر نکته ای آموختم

قطع نت همراه با ناز و ادای فیس بوک

می توان انگور را دراین فضا تخمیر کرد

زان شرابی ساخت بی پروا برای فیس بوک

ای خوشا جام شراب بی غشی کاید به دست

در کنار گلبنی درد آشنای فیس بوک

مست می سازد شراب مهربانی ها (رها)

بی خم و میخانه من را در فضای  فیس بوک

علی میرزائی(رها)