اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

پندار نیک

پندار نیک

مرا شب های هجرانت امید بامدادی نیست

در این دنیای وانفسا به غیر از نامرادی نیست

غریب افتاده در غربت چنان از یاد ها رفتم

که از شهر و دیار و روزگارم نام و یادی نیست

منم آواره ی صحرا به کوی تو نظر دارم

به دامانت نشینم چون غباری تند بادی نیست

به تنگ آمد دلم از وعده های خشک تو خالی

به حرف مفت دیگر اعتماد و اعتقادی نیست

تهی دل هاست از گفتار و از کردار نیک اما

به پندار تهی مغزان عالم اعتمادی نیست

مرا از عشق جان سوزت نشد جز خون دل حاصل

کسی را چون "رها" در عشق بازار کسادی نیست

علی میرزائی"رها"  5/6/1398