تک درخت
برای عید همین تک درخت را دارم
هنوز در غم تو جان سخت را، دارم
من و خیال تو زیر شکوفه ی بادام
به شهر طوسم اگر، پای ِتخت را، دارم
چه مانده است که ریزم به پای یاس سفید
هنوز یک جگر ِ لخت لخت را، دارم
بیا که عید ندارم ولی به باغ دلم
تو پر شکوفه ترین تک درخت را دارم
اگر چه شاعر یک لا قبای عشق تو ام
ز دولت ِ سرت این کهنه رخت را دارم
بیا که تا به قدومت "رها" شود پر پر
ز شور بختی ِ خود، تیره بخت را، دارم
علی میرزائی"رها"