تو از کدام دیاری
تو آمدی در غم خانه ام زدی رفتی
چه آتشی تو به کاشانه ام زدی رفتی
تو از کدام دیاری که هُرم سوزانی
شرر به این دل دیوانه ام زدی رفتی
دلم به کنج قفس بود بسته ی تقدیر
به دل تو باده ی مستانه ام زدی رفتی
دو باره داغ نمودی تو شعر سردم را
به دل تو نقش چو جانانه ام زدی رفتی
(رها)که داغ تو را در دلش مهیا داشت
تو مُهر ِعشق به پیمانه ام زدی رفتی
علی میرزائی(رها)