صبر وقرار
مرا ز عشق تو صبر و قرار باید و نیست
امید وصل تو ای گل عذار باید و نیست
دل مرا که فراق تو بر نمی تابد
جو سرو قامت تو در کنار باید و نیست
مهی که قصر امید مرا کند روشن
چراغ خانه ی من شام تار باید و نیست
دل شکسته و آه شبانه ی من را
کنار بستر من غمگسار باید و نیست
(رها) گذشت جوانی و یار یک رنگی
در این زمانه ی بی اعتبار باید و نیست
علی میرزائی(رها)