اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

زمان ربنا

زمان ربّنا

دلم دردی ز دست نازنینی دلربا دارد

نمی داند ولی افسوس دردی بی دوا دارد

اگر یک عمر بودم شاعر چشم سیاه او

کجا او گوشه ی چشمی به این یک لا قبا دارد

گمان کردم که شرط عاشقی عهد و وفا باشد

ندانستم که عشق و عاشقی شاه و گدا دارد

کسی کو یار در بر، جام صهبا در کفش باشد

چه غم از موج و طوفان،کشتی  ِ بی ناخدا دارد

بود یک داستان سینمایی روزگار ما

فراوان عاشق بازیگر آدم نما دارد

بلایی آسمانی،روزه دار عشق او بودم

که در بد عهدی و نامهربانی دکترا دارد

دریغا او نپرسید از "رها"ی روزه دار خود

چه حالی روزه داری در زمان ربّنا دارد

علی میرزائی "رها"    

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد