اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

مرغ گرفتار

مرغ گرفتار

در باغ و چمن بی گل روی تو چمیدن

گل های چمن بود مرا عین ندیدن

در باغ تو عمری است منم مرغ گرفتار

روز و شب از این شاخه به آن شاخه پریدن

عمری است که در طوس منم روی به قبله

سر زیر پرم بی تو و از جمع رمیدن

چشمم به در و منتظرم تا که نسیمی

عطر تو به جانم بزند وقت وزیدن

ای حور بهشتی ِ زمینی شده ی من

ناز تو بود مثل نفس وقت کشیدن

آن برگ خزان دیده ی در دست نسیمم

چون سایه به دنبال تو هر جای دویدن

هر چند به باغ تو "رها" راه ندارد

باشد چو شرابی غم عشق تو چشیدن

علی میرزائی"رها"