اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

گنج نهان

گنج نهان

گرفتار تو و عشقت چنانم

که فرق روز و شب از هم ندانم

اگر عشق تو ام در سر نباشد

جهنم می شود بی تو جنانم

نگیری سایه ات را از سر من

بهار ِ بی تو باشد چون خزانم

نمی دانی به شب های فراقت

بسوزانی تو مغز استخوانم

نباشی گر تو در غم خانه ی دل

نمی ارزد سر مویی جهانم

برای گفتن شعر جدیدی

به دون تو نمی گردد زبانم

غمت در سینه ام گنجی نهان است

به قربان تو و گنج نهانم

تویی تو مایه ی شعر( رها)یت

چو باشی حاکم جسم وروانم

علی میرزائی(رها)