اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

عشق حقیقی

عشق حقیقی

در آرزویت مانده دل، غرق تمناست

از آه صبح و چهره ی زردم هویداست

عشق حقیقی درد سر بسیار دارد

الگوی آن تا قصه ی مجنون ولیلاست

درد نگاهی،گاهی از چشم سیاهی

درجسم و جان افتد که دردی بی مداواست

در عاشقی،حیرانی و خانه به دوشی است

بیچاره عاشق،گاهی این جا،گاهی آن جاست

عشق جوانان فانتزی گردیده امروز

چون بر اساس خانه و ماشین و ویلاست

ماه عسل،بعد از عروسی عکس سلفی

خانه نرفته، بین آن ها جنگ و دعواست

جای "نظامی"خالی این دوران، که می دید

صدق  ِ ضمیر عاشقان از چهره پیداست

پیرانه سر، داری "رها" داغ که  بر دل

با این که دانی مهلتت امروز و فرداست

علی میرزائی"رها"