اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

دلم خوش است

دلم خوش است

دلم خوش است سیه چشم همدلی دارم

به باغ غم زده ی خویش بلبلی دارم

نمی کند به کویر دلم اگر پرواز

خوشم که با غم او بزم و محفلی دارم

ز طوس گر که به شهرش هزار فرسنگ است

برای دیدن او گاه من پلی دارم

پلی که قابل رؤیت برای چشم دل است

غنیمت است ز دیدار حاصلی دارم

قلم روانه به کاغذ ز عشق او گردد

ز شوق اوست گهی شعر ِقابلی دارم

دلم شکسته، به قایق شکسته ای مانم

به روی موج ِغم امّید ِ ساحلی دارم

(رها) اگر، چه بُوَد پایه های پل لرزان

برای لیلی ی ِ خود باز محملی دارم

علی میرزائی(رها)

روی آتشگون

روی آتشگون

چو سایه در قفایت آمدم از شهر خود بیرون
به دنبالت شدم لیلای من آواره چون مجنون

ندارم الفتی با ماه و مهر ِ آسمان دیگر
"چراغ راه ما کن چشم جادو روی آتشگون"

تو بردی آبروی سروها، در باغ و بستان ها
به هر باغی نهادی تا قدم با قامت موزون

چو کبکی می خرامی در تفرّجگاه قصر خود
که هر گام تو،ترکیبی ز نُوت هایی است در "قانون"*

"ملک"آهنگ های "گریه ی لیلی"که زیبا ساخت*
گمان دارم که با آهنگ ِ رفتار تو شد افسون

اگر بودی زمان "ابن سینا"ای طبیب من
به دستور تو می افزود چندین نسخه در "قانون"*

ز عشقت انقلابی کرده ای در جسم و جان من
بیا بنشین برای عشق من بنویس یک قانون

تو عین عشقی ای سرو سهی قامت نمی دانی
شدی شعر "رها" را،هم،ردیف و قافیه،مضمون

علی میرزائی(رها) 23/9/1395
*- قانون =نوعی ساز زهی
*اسدالله خان ملگ سازنده ی آهنگ گریه لیلی
*قانون =کتاب قانون ابن سینا در طب
ب