ستاره ی صبح
خدا مرا ز غم عشق تو جدا نکند
که درد بی غمی ام را کسی دوا نکند
مرا که عادت دیرینه است اشک سحر
به غیر مرغ سحر کس مرا دعا نکند
کجاست چاره ی دردم پیام مصنوعی؟
اگر که باد صبا حاجتم روا نکند
من و ستاره ی صبحیم از قدیم، ندیم
سپیده ام نزند تا ز هم جدا نکند
کسی که نیمه ی شب را ندیده خوابیده است
قسم به ناله ی مرغ سحر، صفا نکند
به یاد قریه وقبل از دبیری افتادم
ز خاطرات خوش من خدا جدا نکند
"رها"مگر که بگیری در آخر الزایمر
و گر نه درد زمانه تو را رها نکند
علی میرزائی"رها"