اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

غرق مهتابم کنی

غرق مهتابم کنی

آمدی از خانه بیرون تا که بی تابم کنی

یا ز صهبای لبت مست از می نابم کنی

از کدامین ره تو رفتی ای امید زندگی

خوب می دانی چسان در دام خود خوابم کنی

چون سرابی دیدمت از دور با چشمی پر آب

از نظر پنهان شدی ناگه که تا آبم کنی

منتظر بودم که بر داری تو عینک را ز چشم

ماه من با یک نگاهی غرق مهتابم کنی

آمدی تا گرد غم شویی ز رخسار (رها)

یا میان موج اشکم غرق سیلابم کنی

علی میرزائی(رها)