اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

گل بادام

گل بادام

دلبر مهوش ما بین؛ چه خوش اندام شده

فرودین آمده گویی گل بادام شده

دست در دست رقیبان و به دل حسرت او

دل بیچاره ی ما بین که چه ناکام شده

عمر ما رفت و نرفت از دل ما حسرت او

آفتابم  سفری  تا  به  لب  بام  شده

تاجی و بین دوشیری و میان دو رقیب

صاحبت عاقبت آن است که بهرام شده

وحشت پیری و  ناکامی و رسوایی ما

حاصل عشق تو ام در ملأ عام شده

مثل آن رفته ز دستم که زبد نامی خود

او روان جانب یک چوبه ی اعدام شده

عاشق روی تو گردید"رها" بی پروا

آرزویت به دل ما طمع خام شده

علی میرزائی"رها"  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد