یلدا شود شوی
باشم اگر کنار تو، فردا شود، شبی
دل از دوچشم مست تو،شیدا شود، شبی
از آن دهان غنچه ی تازه شکفته ات
دارم یقین که باده مهیا شود شبی
یلدای من شبی است که باشی کنار من
بی تو ،چه حاجت است که یلدا شود شبی
دارم امید یاس سفیدم ز آسمان
سیبی دگر بیارد و حوا شود شبی
من عاشقی به شرقم و محبوب من به غرب
ترسم که رهسپار اروپا شود شبی
ما را فصول سال، زمستان چو بگذرد
آغاز تیر هم، شب یلدا شود شبی
ترسم که آن ستاره ی اقبال من "رها"
ترکم کند و عِقد ِ ثریا شود شبی
علی میرزائی(رها)