عشق آتش است
در سینه آه و در دل من ماه می شوی
وقتی که با خیال تو همراه می شوی
آیی اگر به بزم من و آه ِ نیمه شب
از آه سینه سوز من آگاه می شوی
ای کاش داشتی خبر از درد عاشقی
هنگام عاشقی که هواخواه می شوی
عشق آتش است و خانه خرابی است حاصلش
کوهی،ز درد عشق،ولی کاه می شوی
میخانه است عشق بتان سر به راه باش
جامی نخورده، رانده ز درگاه می شوی
پا از گلیم خویش فراتر منه (رها)
در عاشقی،که عاشق ِ گمراه می شوی
علی میرزائی(رها)