اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

صبح نومیدی

صبح نومیدی

در غم عشق تو ای سرو روانم هر روز

سد کند بغض گلو راه فغانم هر روز

صبح نومیدی و درد و غم شب های فراق

از دلم برده قرارم، نگرانم هر روز

هُرم سوزان غمت خرمن جان آتش زد

داد از دیده ی گریان بستانم هر روز

جان به قربان تو ای فخر طرب خانه ی شور

همچنان با غم عشق تو جوانم هر روز

حاکم گستره ی جان منی یاس سفید

فرق روز و شب خود تا که ندانم هر روز

مهر دیروز نداری به "رها"یت امروز

من بر آن عهد که بستیم بر آنم هر روز

علی میرزائی"رها"