اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

قطعه ی غدیر

قطعه ی غدیر

آخرین حج رسول انجام شد

آمد و گردید مهمان در غدیر

با هزاران کاروانی مصطفی

کرد منزل در بیابان در غدیر

تا کند ابلاغ ،فرمان ِ خدا

بر همه جمع مسلمان در غدیر

رفت بر منبر کنار ِ او علی

آسمان شد نورباران درغدیر

گفت،بعد از من علی مولا بود

چهره ها گردید شادان درغدیر

گفت اکملت لکم الیوم دین

با علی بستند پیمان در غدیر

اشک شوق آمد به چشم مومنین

دیده گریان،چهره خندان،درغدیر

مسلمین جام از غدیر خم زدند

از زلال ِنور ایمان در غدیر

هجده ی ذی الحجه مانده چون گلی

بر سر ِ خار ِمغیلان در غدیر

بعد ِچندین قرن ازحج الوداع

روح دین جاری است،چون جان در غدیر

مانده هم ،خاکستری آیاهنوز

در اجاق سرد بی جان در غدیر؟

ای «رها»عید ِ«غدیرخم» بود

یادگار عهد و پیمان در غدیر

علی میرزائی