اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

غم یار


غم یار

نازنینم گر تو را امشب به بر می داشتم

کی به نزد این و آن چشمان تر می داشتم

گر تو را یک لحظه می دیدم به خواب خویشتن

باز در دل شوری و شوقی به سر می داشتم

گر نمی بودی به درد و رنج و غم ها مبتلا

کاش فردایی ز امروزم بتر می داشتم

از پریشان حالی و هجران تو دارم خبر

مرده بودم به که از حالت خبر می داشتم

کاش کوته دست من از دامنت این سان نبود

تا غمی از روی غم های تو بر می داشتم

گر (رها)ی تو رها بود و مقیم کوی تو

کی ز هجرانت چنین سر زیر پر می داشتم

علی میرزائی(رها)