اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

عروس گل ها

عروس گل ها

ز همزبانیت ای مه چنان شدم مسرور

گمان کنم که دماوند گشته ام ز غرور

ازان صدای دل انگیز و مهربانی ِتو

شراب ناب گرفتم ز خوشه ی انگور

فرشته ای تو عزیزم میان مه رویان

خدا کند ز تو چشم ِبد و بلا ها دور

امید وعده ی فردای زاهدانم نیست

تو را عوض نکنم نازنین به صد ها حور

تو آن گلی که به بُستان عروس گل هایی

به کویت آمدنم نیست گر مرا مقدور

(رها) به کلبه ی چوبی کنار جاده ی طوس

دلش خوش است که روزی کنی ز جاده عبور

علی میرزائی(رها)