اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

خیل اشک

خیل اشک
یک شب بیا ببین من و حال تباه را
از خیل اشک های شبم یک سپاه را
پاسخ ببین چگونه دهد آه سینه سوز
تاوان یک نگاه، زچشم سیاه را
یوسف دو روز بود به چاه و عزیز شد
عمری درون چاهم و گم کرده راه را
باشد به سینه زخم فراوان ز روزگار
دارم ز سیل اشک به دامن گواه را
دیگر چه جای بیم(رها)را در این دیار
 با اشک خویش تا که بشویم گناه را
علی میرزائی(رها)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد