اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

ساکنان باغ

ساکنان باغ

گر ساکنان باغ به سرو سمن خوشند

آوارگان باغ به شعر و سخن خوشند

از سیلی زمانه جلاء وطن شدند

باور نمی کنم که جدا از وطن خوشند

با این امید تا که بیایند از سفر

در انتظار مانده به سوت ترن خوشند

کشتی شکسته اند گروهی به بحر غم

جمعی اگر به ساحل چین و یمن خوشند

از دفن مردگان و اسیران بی دفاع

در گور های جمعی خود بی کفن خوشند

در حیرتم (رها) که چرا در جهان چنین

بعضی به سر بریدن و خون ریختن خوشند

علی میرزائی(رها)  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد