اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

ماه خوب رویان

ماه خوب رویان

نه تنها یاس خوشبوی سفیدی،یاسمن هستی

که فخر لاله زارانی نگینی در چمن هستی

سر از پا کی شناسم در خیالم تا تو را دارم

دلم خون است وقتی با رقیبان هم سخن هستی

تویی بر تارک قلبم نشان مهربانی ها

تو عین مهربانی ها،تو جانم در بدن هستی

نمی دانم چه رازی بود در آن قامت سروت

که در چشمم تو یاسی ،نرگسی،هم نسترن هستی

مرا آوردی از کنج قفس بیرون خودت اما

غزال وحشی من گر چه در دشت و دَمَن هستی

مرا دل بستگی ها یم به تو رسوای عالم کرد

دوای این دل خون و شفای درد من هستی

(رها) هر جا روی چون سایه دنبال تو می آید

تو ماه  ِخوب رویانی تو رشک انجمن هستی

علی میرزائی(رها)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد