اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

یلدا

یلدا

بر من این ایام تلخ بی ثمر خواهد گذشت

از تو آیا این دل پر از شرر خواهد گذشت؟

آمدم تا روزگار تلخ ما شیرین شود

بی خبر از این که غم هایم ز سر خواهد گذشت

در سحر گاه حیاتم چون چراغ صبح دم

می وزد بادی و آخر این سحر خواهد گذشت

از ستم های تو گر بال و پرم بشکسته اند

این ستم ها بر من بی بال و پر خواهد گذشت

می روم تا بی وفائی ها نبینم بعد از این

گیرم این ایام با خون جگر خواهد گذشت

نیم عمرم با خیال و حسرت رویت گذشت

نا زنین با ناز تو نیم دگر خواهد گذشت

هر شب من بی تو یلدا بود عمری نازنین

با تو هم یلدای من با چشم تر خواهد گذشت

از سرو همسر گذشتم یاس خوش بوی سفید

این مصیبت بر (رها)ی در به در خواهد گذشت

علی میرزائی(رها)