اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

گل ها و بلبلان قهرند

گل ها و بلبلان قهرند

بهار آمدو دستم تهی است موسم عید

چه هدیه ایست بود قابل تو یاس سفید

نه فرصتی است نه آینده ای مرا روشن

تو را به شعر و سخن می دهم همیشه نوید

شعار زندگی لحظه ای دگر ندهم

برای لحظه ی دیگر مرا کجاست امید؟

تعارف است در این روزگار وانفسا

بگویم این که به دشت و دمن روانه شوید

نه جای امن به دشت و نه،شهر ها باشد

به لاک خویش فرو رفته است عید سعید

بهار آمد و گل ها و بلبلان قهرند

چه آمده به سر روزگار ،عصر جدید

"رها" برای تو دارد دو هدیه از ایام

یکی است چهره ی زرد و یکی است موی سفید

علی میرزائی "رها"