تو عیب نداری
ما آن چه سرودیم برای تو سرودیم
در فکر کسی جز قد و بالات نبودیم
لبخند ژکوندی شده ات حسرت دل شد
در بستر غم های تو عمری است غنودیم
رگبار غمت بر سر ما ریخت شب و روز
بر سینه و دل صاحب صد زخم کبودیم
در پای تو افتاده ام ای سرو خرامان
در سجده بمانیم نه در فکر قعودیم
از زهره و ماه تو ندیدیم نشانی
بر مجمری از آتش غم های تو عودیم
دیوانه ی عشقیم و تو یی عاقل و هشیار
کردی تو نصیحت و نصیحت نشنودیم
تو عیب تو لبخند ژکوندی شده ی تُست
ما عیب نداریم به جز این که حسودیم
صد بار برانی تو "رها" را اگر از در
از کوچه ی بن بست تو در فکر ورودیم
علی میرزائی"رها"