اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

تولد نوید

تولد نوید تهران تابستان 1365

فرخنده باد جشن تولد ترا نوید

عمرت دراز باد و مه و سال تو سعید

نه شمع روشنی که سر میز جشن تست

سال دهم زعمر ترا می دهد نوید

دارم امید تا که بمانی تو سال ها

دنیا به کام گردد و باشی تو رو سپید

پوش ای پسر به قامت خود رخت تر بیت

غافل مشو که دوره ی پیری زره رسید

آموز علم و دانش و اندر عمل بکوش

هر گز مبر به دور زمان از دلت امید

ای گل به باغ ،تربیت باغبان پذیر

دامان غنچه را سر خار و خسان درید

آن غنچه ای به فصل بهاران شود گلی

نی حرف از هزار که از باغبان شنید

از چل گذشت عمر من و ره نبرده ام

آن جا که میل این دل دیوانه ام کشید

زیرا که باغبان به سر خود ندیده ام

افتاده ام ز شاخه جو باد خزان وزید

سوزم چو شمع و آه سحر گاهیم هنوز

هر شب زسینه بر فلک و آسمان رسید

بس کن (رها)تو شکوه که جشن تولد است

جشن تولد پسر خوب ما نوید

علی میرزائی(رها)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد