اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

جادو و جنبل

جادو و جنبل

چگونه صبر کنم با تحملی که ندارم؟

برای دیدن توجان قابلی که ندارم

به باغ من زده آفت نمانده جز گل پرپر

قبول کن گل پر پر ز من گلی که ندارم

ز سیل اشک ِغمت کلبه ام ببین شده ویران

"تو را چگونه بخوانم به منزلی که ندارم"

هزار و یک غم و مشکل به راه عشق تو دارم

برای این همه، حل المسائلی که ندارم

تو چون صدف بگشایی به روی غیر ِمن آغوش

به بحر عشق تو امید ساحلی که ندارم

مرا فزون غزل از ششصد است حاصل آن چیست؟

غزل سرودن من، شمع محفلی که ندارم

به راه عشق تو صف بسته اند خیل رقیبان

به جز دعای شب خود مسلسلی که ندارم

"رها"اگر نگرفته دعای نیمه ی شبها

من اعتقاد به جادو و جنبلی که ندارم

علی میرزائی"رها" 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد