اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

حاصل عشق

حاصل عشق

حاصل عشق تو صد خون جگر بود مرا

شب هجران تو را کاش سحر بود مرا

ای بسا روز و شبم با غم و درد تو گذشت

باز امیّد به فردای دگر بود مرا

به امیدی که بیایی ز سفر یاس سفید

چشم های نگران جانب در بود مرا

اول عاشقی و مستی و بی پروایی

زین همه رنج و مصیبت چه خبر بود مرا

آشیان کردم از آغاز به باغی که در آن

ستم از ارّه و گاهی ز تَبَر بود مرا

دست تقدیر (رها) بال و پرم را بشکست

بهر پرواز نه بالی و نه پر بود مرا

علی میرزائی(رها)  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد