اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

حیف آدم

حیف آدم

آدما بعضی اسیر ثروتند

دم زمردی ها زده کم همتند

هر کجا آشی بود حاضر شوند

در ریا کاری اسیر ذلتند

هر کجا بادی موافق می وزد

در مسیرو همرهش در حرکتند

دائماً در فکر ظاهر سازیند

خود نما در نزد صاحب قدرتند

خوش سخن ، شیرین زبان ، مردم فریب

کی به فکر دین و ملک و ملتند

فکر آن ها جیبشان و کسبشان

هر کجا باشند تخم نکبتند

همگنان خویش را پیدا کنند

دست در دست همند و محنتند

عذر می خواهد ( رها ) گفت آدما

حیف آدم ، حیف آدم آفتند

ای خداوند کریم دستگیر

داد  مظلومان از این دونان بگیر

علی میرزائی  (رها)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد