اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

خرمای بم

خرمای بم

گفتم بیا ورابطه مان را به هم مزن

گفتا برو ز عهد و وفا هیچ دم مزن

گفتم که شهد عشق تو خرمای بم بود

گفتا به ساز خویش تو هی زیر و بم مزن

گفتم که وعده های تو وعشق ما چه شد

گفتا دلم زعشق دروغی به هم مزن

گفتم که "بیژنم "تو برایم "منیژه "ای

گفتا به خنده حرف فریدون و جم مزن

گفتم که اشک و درد و غم من چه می شود

گفتا که قالبی سخن از درد و غم مزن

گفتم بیا که زنده کنم عهد رفته را

گفتا به شاخ خشک تو بیهوده نم مزن

گفتم که درد قافیه دارم علاج چیست؟

گفتا حریم شعرو سخن را قدم مزن

گفتم (رها)که قافیه تنگ است بازگرد

گفتا به راه عشق تو بر پیچ و خم مزن

علی میرزائی(رها)   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد