اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

خوش قد و بالا

خوش قد و بالا

آن شب چه قدر خوش قد و بالا شده بودی

ای راحت جان رهزن دل ها شده بودی

بردی تو قرار از دل دیوانه ام آن شب

ای گل تو ز بس خوشگل و زیبا شده بودی

شد رشک قمر ماه رخت ای مه تابان

خود خرمنی از گل تو سرا پا شده بودی

در لطف و صفا و طرب ای باغ امیدم

فخر چمن و این دل شیدا شده بودی

از چشم سیاه و لب خاموش تو خواندم

کز جلوه ی خود غرق تمنا شده بودی

از شرم و حیا ای گل من پیش رقیبان

دیدم به عیان لاله ی صحرا شده بودی

بردی ز سرم عقل و ز دل هوش و زکف دین

بس چشم دلم مست تماشا شده بودی

از چشمه ی عشق تو زدم جام و شدم مست

در روح و تنم هر دو هویدا شده بودی

سیمین بدنم شعله فکندی تو به جانم

در چشم (رها)عقد ثریا شده بودی

علی میرزائی(رها)


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد