اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

لطف سابق

لطف سابق

بیاری گر به باغ ای نازنین آن لطف سابق را

کند از باغ بیرون نسترن سرو و شقایق را

تمام دردمندان تو ای گل آرزو دارند

به بالین آورند این جا طبیبی چون تو حاذق را

چه خوش باشد که بعد از انتظار و درد، مشتاقی

ببیند همندیم خویشتن یاری موافق را

تو ای شیرین زبان در بزم خوبان گر سخن گویی

بیندازی ز رونق منطق و هم نطق و ناطق را

تو شب ها گر که برداری ز رخ آن طره ی مو را

موذن می شود حیران چو بیند صبح صادق را

(رها)افشا کند گر آن ستم هایی که بر من رفت

برند از یاد مه رویان حدیث عشق وامق را

علی میرزائی (رها)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد