اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

ناخوانده مهمانم


ناخوانده مهمانم

بین صد گل برگزیدم یک گل و دانم چرا

راندن از باغم به صحرا و بیابانم چرا

نازنین ناخوانده مهمانم به بزم عشق تو

خوب می دانی دلیل عشق پنهانم  چرا

روزگاری چون ز هُرم عشق تو در آتشم

طاهرت هستم مکن عیبم که عریانم چرا

تا تویی پروانه ام در بوستان عشق من

آگهی ای ماه من شمع فروزانم چرا

بهر یک گل آب دادم خار ها در بوستان

بوستان عشق را دانی نگهبانم چرا

گردبادی بوده ام عمری به صحرای غمت

در بیابان ها دوان در دست طوفانم چرا

نیست امید سحر شب های هجران مرا

کس نمی پرسد(رها)از من پریشانم چرا

علی میرزائی(رها)  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد