اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

سیزده به در

سیزده به در

سال کهنه رفت با خون جگر

سال نو آمد و غم ها پشت ِسر

نحسی دنیا مگر طی می شود

رفتن یک روز با سیزده به در

با غم و درد پیاپی چون کنیم

سیصد و شصت و چهار روز دگر

عاشقی کن عاشقی کن عاشقی

تا که از دنیا تو باشی بی خبر

شرط،آن باشد دلت مثل (رها)

گنج غم باشد به جای گنج زر

علی میرزائی(رها)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد