اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه
اشعار علی میرزائی

اشعار علی میرزائی

غزل ها ،شعر نو و کوتاه و اشعار متفرقه

کوچه ی بن بست

کوچه ی بن بست
امشب آیا یار ِ ماهَم می رسد
یا به گردون باز آهم می رسد؟

آن که آورده به لب جان ِ مرا
کی به این حال تباهم می رسد؟

در غمش از پادگان چشم من
تا سحر خیل سپاهم می رسد

کوچه ی بن بست و یک شهرخراب
بی پناهم ، کی پناهم می رسد؟

غم همیشه منتظر پشت در است
تا ببیند روبراهم ، می رسد

چون "حلب" ویران شدم با یک نگاه
عاقبت شام سیاهم می رسد

ماه بهمن چون به ناکامی گذشت
عیدی ِ اسفند ماهم می رسد

دانه اش از غیرو کاهش از "رها"
آتشش آخر به کاهم می رسد

علی میرزائی(رها)   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد